رومانتیسیسم
رومانتیسیسم
رمانتیسیسم را، همانطور که از نامش پیداست، باید نوعی واکنش احساسی در برابر عقلانیت به حساب آورد. تمایلی به برجسته کردن خویشتن انسانی، گرایش به سوی خیال و رویا، به سوی گذشتهٔ تاریخی و به سوی سرزمینهای نا شناخته.
رومانتیسیسم یعنی گرایش به مسائل رومانتیک ( خیالی و غیر واقعی ) و مراد از آن شیوه ایست که ضدیت با مبانی فلسفی ، سیاسی وهنری نئوکلاسیسم در اواخر قرن هیجدهم و اوائل قرن نوزدهم در اروپا بوجود آمد.
اصطلاح رومانتی سیسم معرف تفکری است که در آن احساس و عاطفه نقش عمده را داشت . شیوه رومانتیک، بواسطه همین مقید بودن به احساس و عاطفه، مبتنی برشناختی بود که از هرگونه نفوذ سنت برکنار بود .
هنرمند رومانتیک در پی یافتن واقعیتی ژرف تراز سنت و قاعده بود و می خواست آن انسان (طبیعی) را که پشت نقاب انسان جامعه ساخته سنتی ، پنهان مانده بود، باز بشناسد .
قرن هیجدهم که قرن نقد و تحلیل بود با مجال دادن به بحث و جدلهای داغ درباره خوب و بد زمینه فکری رومانتی سیسم را فراهم ساخت .
رومانتیسیسم یعنی گرایش به مسائل رومانتیک خیالی و غیر واقعی
خوب از نظر هنرمند رومانتیک ، آن اثری نبود که تناسبات و اجزاء هماهنگ و موزون داشت ، بلکه اثری بود که عواطف خوشایند در بیننده ایجاد می کرد و او از هنر بعنوان یک نوع وسیله تحریک احساسات استفاده می کرد .
دلاکروا و ژریکو دوتن از مشهورترین هنرمندان رومانتیسیسم هستند.